خودتان را نکشید!
به خداوند عرض کردم:
خدایا جسمم را نه! ولی روح خود را بارها به زهر نادانی و جهل، کشته ام!
خداوند فرمود: وَلاَ تَقْتُـلُوا أَنفُسَکُــم1(خودتان را نکشید)!
عرض کردم: حالا چه کنم؟! کاش مرا می بخشیدی!!
پاسخ آمد:
وَمَن یَعمَل سوءًا أَو یَظلِم نَفسَهُ ثُمَّ یَستَغفِرِ اللَّـهَ یَجِدِ اللَّـهَ غَفورًا رَحیمًا2. (و هر کس کار بدى کند، یا بر خویشتن ستم ورزد؛ سپس از خدا آمرزش بخواهد، خدا را آمرزنده ی مهربان خواهد یافت.)
گفتم: یعنی با من که بارها بدی کرده و توبه شکسته ام نیز مهربانی و مرا می بخشی؟!
فرمود: إِنَّ اللّـهَ کَانَ بِکُمْ رَحِیـمًـا3 (خدا همواره با شما مهربان است)...
و من با امیدی تازه از مهربانی و بخشش خدا، با خود تکرار کردم : رَحِیمًا... رَحِیمًا... رَحِیمًا...
__________________________
پی نوشت: گفتگو و تأملی که خواندید حاصل قرائت جزء 5 قرآن به نیت "شهید علی اکبر شالباف" بود...
/.///-/
1و3: النساء/ 29
2. النساء/110